آی آر نی نی

۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه

حكايت هاي ملانصرالدين:داستان درخت گردو و ملا





روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن
مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد.
ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر